به سوی حقیقت

امپراتور خسته

پنج شنبه 87/1/15 10:56 عصر| ورزش | دیدگاه

امپراتور وقتی قدم به خاک ایران گذاشت تمام صورتش به وجد آمده بود، به نظر می رسید همه وجودش از میان لایه های پوستش در حال بیرون زدن است و می خواهد فریاد شادمانی و افتخار سر دهد.

1) امپراتور وقتی قدم به خاک ایران گذاشت تمام صورتش به وجد آمده بود، به نظر می رسید همه وجودش از میان لایه های پوستش در حال بیرون زدن است و می خواهد فریاد شادمانی و افتخار سر دهد. وقتی در آغوش گرم مردم قرار گرفت دیگر نتوانست خودش را کنترل کند چون هیچوقت حس ناسیونالیستی اش تا بدین حد گل نکرده و اینگونه موهایش را بر اندامش سیخ نکرده بود. امپراتور می خواست وطنش را فتح کند و برای شروع نیاز به «انفجار» داشت و برای همین هنوز پایش به زمین نرسیده سودای پیروزی و «بزرگی» سر داد تا ثابت کند که آنقدر قدرت دارد که ندیده و نشنیده جایی برای خود در «بهشت» پیدا کند و آنرا به طرفدارانش نوید دهد.
?) حضور او در وطن با واژه های جدیدی همراه بود که خیلی ها را سر ذوق می آورد و جایی در اعماق قلب طرفداران فوتبال یافته بود، واژه هایی چون «سازماندهی»، «قلب شیر»، «فوتبال بین المللی» و «کامبوزیشن» را اولین بار از زبان یک مربی ایرانی شنیده بودیم. آنچه که او را محبوب تر ساخت معادل سازی واژه ها به فارسی و ریختن لایه هایی در میان صحبت هایش است که در کشورمان نشانه پرستیژ هست و به همین دلایل ساده ناگهان فریاد «امپراتور» از میان سکوها به گوش رسید که تبدیل به پسوند ایرانی تازه به کشور بازگشته شد. افشین قطبی دیگر جایی میان قلوب مردم زودباورپذیر ایرانی یافته بود که بعضی ها او را بعنوان اسطوره ای جدید معرفی کرده بودند.
?) اینجا ایران است، اینجا قوی ترین و قدرتمندترین مربیان نیز دچار استحاله فکری می شوند و چون می بینند که نمی توانند جامعه را به شکل خود در بیاورند بنابراین در آن حل می شوند. از فروتن گرفته تا شرفی، از بلاژویچ تا برانکو و از دنیزلی تا افشین قطبی. مهم نیست امپراتوری یا شوالیه، باید روش های دیگری را در پیش گیری تا پذیرفته شوی. فوتبال ایران سرشار از اتفاقات بزرگ وکوچکی است که حلقه های بهم پیوسته آن را شکل می دهد و تبدیل به جریان می سازد. کسی نمی داند پدیده ای بنام زندی چگونه آمد و رفت و هنوز مشخص نیست پدیده قطبی چه آینده ای در انتظارش است. فوتبالی که صادق نباشد مطمئناً به هیچکس رحم نخواهد کرد و چه بهتر که خودمان صادق باشیم.
?) امپراتور خسته است و از فرط ناراحتی دیگر واژه های جدیدی برای فوتبالمان تولید نمی کند، به نظر می رسد او هم در فوتبال تجاری ما تبدیل به «عادت» شده است که نمی خواهد «خاص» باشد و اندیشه جدیدی را رونمایی کند. مردی که با سودای قهرمانی به فوتبال ایران آمد روزهای سختی در انتظارش است، تیمش این بار بازی را به حریفان واگذارمی کند و از صدر فاصله می گیرد. امپراتور خسته و تیم خسته تر، امپراتور بی روحیه و مدیر بی روحیه تر، امپراتور عصبانی و بازیکنان عصبی تر، امپراتور بدبین و کنار دستانش بر نیمکت نیز بازیگر، او چگونه باز خواهد گشت؟
نبرد با حریف سنتی می تواند آخرین امید و شوک برای بازگشت باشد، پیروزی در این دیدار امید را به اردوگاه قرمزپوشان پایتخت باز می گرداند و می تواند روحیه ای جدید را برای امپراتور به همراه داشته باشد اما فاصله آرزو تا خواستن و توانستن بسیار زیاد است. پیش بینی نتیجه شهرآورد چندان سخت نیست، امپراتور خیلی خوب این نکته را می داند اما به خودش امیدواری می دهد.

خبرنامه روزانه آفتاب