سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اعتراض به تخلفات آشکار در انتخابات

متعه، بر خلاف رأى امامان اهل سنت، حلال است

جمعه 87/5/11 11:22 صبح| صیغه یا عقد موقت | دیدگاه

متعه، بر خلاف رأى امامان اهل سنت، حلال است. «4» آنان با قرآن، اجماع و سنت پیامبر مخالفت کرده‏اند.
قرآن مى‏فرماید: «و زنانى را که از ایشان تمتع مى‏گیرید واجب است که مهرشان را بدهید.» «5» این آیه در حقیقت از ازدواج موقت سخن مى‏گوید. همچنین ابن عباس‏

آیه را به صورت اجل مسمى (زمان معین) قرائت کرده است. «1» (1) اجماع بر حلال بودن متعه وجود دارد و این امر در زمان نبوت و زندگى پیامبر ادامه داشت، همچنین در زمان خلافت ابو بکر نیز استمرار یافت، حتى عمر نیز تا مدت زیادى از خلافت خود آن را ممنوع نساخته بود تا روزى بر منبر رفت و گفت:
دو متعه در زمان پیامبر جایز بود ولى من از آنها نهى مى‏کنم و عمل‏کننده را به مجازات مى‏رسانم. «2»

سنت پیامبر نیز بر جواز متعه گواهى مى‏دهد (1) زیرا به تواتر از رسول خدا روایت شده که به اصحاب خود رخصت متعه مى‏داد و آنها عمل مى‏کردند. «1» همچنین امیر المؤمنین علیه السّلام، (2) ابن مسعود، جابر بن عبد اللَّه، سلمه الاکوع، ابن عباس، مغیره بن شعبه، معاویه بن ابو سفیان، ابن جریح، سعید بن جبیر، مجاهد، عطاء ابن عمر و دیگران نیز به حلال بودن آن فتوى داده‏اند. «2»

نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 546


متعه در روایات

جمعه 87/5/11 11:20 صبح| صیغه یا عقد موقت | دیدگاه

و هم صدوق در «من لا یحضره الفقیه» از حضرت صادق علیه السّلام روایت مى‏کند که فرمود: کسى که ایمان برجعت ما ندارد و متعه (عقد موقت) را حلال نداند از ما نیست‏

مهدى موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار متن 1211 دولت آل محمد در زمان رجعت ..... ص : 1210

و عن أبی جعفر علیه السلام: إنّ النبیّ صلى اللَّه علیه و آله قال: لمّا سری بی إلى السماء لحقنی جبرئیل فقال: یا محمّد، إنّ اللَّه تعالى یقول: إنّی قد غفرت للمتمتّعین من امّتک من النساء.
(1) و از ابو جعفر علیه السلام روایت شده که حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله فرمود: در شب معراج وقتى به آسمانها حرکت مى‏کردم، جبرئیل بر من نازل شد و گفت: اى محمد، خداوند بر تو سلام مى‏گوید و مى‏فرماید: من زنانى را که متعه مى‏شوند و از امت تو هستند، بخشیده‏ام.

الجواهر السنیة-کلیات حدیث قدسى 291 الباب الحادی عشر فیما ورد بشأن سیدنا و نبینا محمد بن عبد الله صلى الله علیه و آله‏

به حضرت عرض شد: چرا در زنا چهار شاهد لازم بوده ولى در قتل دو شاهد کافى است؟
حضرت فرمودند: خداوند تبارک و تعالى متعه و ازدواج موقّت را براى شما حلال نموده و چون مى‏دانست این ازدواج مورد انکار قرار مى‏گیرد لا جرم به منظور احتیاط و مصلحت شما چهار شاهد را براى ثبوت زنا اعتبار فرمود و اگر چنین حکمى نمى‏نمود بسا در موردى که شما نکاح موقّت نموده‏اید مورد نسبت سوء واقع مى‏شدید و زانى تلقّى مى‏گردیدید و حکم آن بر شما اجراء مى‏شد ولى بعد از اعتبار قیام چهار شاهد چون کمتر اتّفاق مى‏افتد که چهار شاهد عادل بر وقوع امرى (زنا) متّفقا به توانند شهادت دهند لا جرم از پیامدهاى سوء آن بدین ترتیب محفوظ گردیده‏اید. حدیث‏

علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى ج‏2 629 باب دویست و هشتاد و دوم سر این که در ثبوت زنا چهار شاهد لازم است ولى در ثبوت قتل دو شاهد کافى است ..... ص : 629



متعه در لغت

جمعه 87/5/11 11:17 صبح| صیغه یا عقد موقت | دیدگاه

( 1) متعه- در لغت بمعنى تمتع بردن است؛ و در اصطلاح فقها ازدواج موقت است، که بآن« صیغه» هم میگویند. شیعه و سنى روایت کرده‏اند که عمر بن الخطاب گفت: متعتان محلّلتان کانتا على عهد رسول اللَّه، انا احرّمهما و اعاقب من یفعلهما: متعة الحجّ و متعة النّساء. یعنى: دو متعه در زمان پیغمبر حلال بود، ولى من آنها را حرام میکنم! و مرتکب آن را مجازات مینمایم: و آن دو، حج تمتّع، و متعه زنان است! بخارى و مسلم دو تن از بزرگترین محدثین اهل سنت در« صحیح» و احمد حنبل در« مسند» خود نقل کرده‏اند که عمر« متعه» را حرام کرد. احمد حنبل از ابن عباس روایت میکند که گفت: متعه ترحمى از جانب خدا بر امت محمد( ص) بود، اگر عمر آن را منع نمیکرد، جز افراد شقى، کسى محتاج به زنا نمیشد».
ترمذى از بزرگان علماى سنى در« صحیح» نقل میکند که: یکنفر شامى از عبد اللَّه بن عمر راجع به« متعه» سؤال کرد عبد اللَّه گفت: حلال است. شامى پرسید: مگر پدرت آن را منع نکرده؟ گفت: مگر نمیدانى پیغمبر( ص) آن را حلال؛ و پدرم حرام کرد؟ آیا سنت پیغمبر را ترک میکنى و از پدرم پیروى مینمائى»؟!!.
با این وصف جاى بسى تعجب است که اهل تسنن و بسیارى از نادانان شیعه، بر خلاف دستور خدا و پیغمبر و فقط به تقلید از عمر؛ یک حکم مسلم الهى را، زیر پا نهاده؛ و فکر نمیکنند که اگر در مواقع ضرورت و ناچارى از« متعه» و نکاح موقت استفاده میشد، جامعه اسلامى دچار این همه فحشا و منکر نمیگردید.
براى اطلاع بیشتر خوانندگان شرح مختصر و جامع زیر را از کتاب« الزواج و الطلاق» تألیف شیخ محمد جواد مغنیه دانشمند شیعى لبنانى، که مورد استفاده علماى سنى و شیعه است، و خلاصه نظریات شیعه در باب« متعه» است ترجمه میکنیم:
« شیعه و سنى متفق هستند که نکاح متعه( ازدواج موقت) بحکم پیغمبر اکرم( ص) حلال بوده، و صحابه در زمان آن حضرت از« متعه» استفاده میکردند. ولى در اینکه آیا بعد از پیغمبر( ص) این حکم نسخ شده یا نه اختلاف نظر دارند.
دانشمندان اهل تسنن میگویند: این حکم بعد از پیغمبر نسخ شد و حرام گردید! ولى علماى شیعه میگویند: نسخ حکم ثابت نشده، متعه در زمان پیغمبر( ص) حلال بوده، و تا روز قیامت هم مانند سایر محللات اسلامى، حلال خواهد بود.
از جمله ادله‏اى که شیعه براى مشروع بودن، متعه ذکر میکنند، آیه 33 سوره نساء است که میفرماید: فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ یعنى: هر قدر که از زنان؛ تمتع بردید، واجب است که مهر آنها را بآنان بدهید.
و از جمله اینکه مسلم( دانشمند بزرگ سنى) در« صحیح» خود روایت کرده که اصحاب، در زمان پیغمبر و ابو بکر و عمر، از« متعه» استفاده میکردند؛ ولى بعدا عمر آن را حرام کرد.
نکاح متعه مدت معین دارد؛ و مثل ازدواج دائم است که جز با عقد صحیح متحقق نمیشود، و رضایت طرفین کافى نیست.
مانند ازدواج دائم، مهر دارد و اولاد او؛ ارث میبرد، و زن باید عده نگاه دارد، با این فرق که عده آن دو طهر یعنى 45 روز است.
زنى که« متعه» شده از شوهر خود ارث نمیبرد، و واجب النفقه نیست و بدون اجازه او میتواند، از خانه خارج شود؛ ولى اگر اینها را نیز در ضمن عقد شرط کنند؛ مانند ازدواج دائمى است، و فقط مدت آن محدود است‏



صیغه(ازدواج موقت،متعه)سؤال:

جمعه 87/5/11 11:12 صبح| صیغه یا عقد موقت | دیدگاه

سؤال: از حال مردى که قایل بحقّ باشد و متعه را در شرع أقدس حضرت نبىّ المقدّس جایز و حلال داند و قایل برجعت در این ملّت بود لیکن بواسطه أهل نیکو که موافق در جمیع امور اوست باو عهد نمود که جاى‏
احتجاج-ترجمه غفارى مازندرانى، ج‏4، ص: 321
دیگر متزوّج نگردد (1) و متعه نکند و کنیز نیز نگاه ندارد.
خلاصه آنکه بر سر زوجه‏اش زن دیگر نیارد و نوزده سال بر همین قول و شرط باقى ماند و بعد از آن از أهل خود غایب گردد و چند ماه در غیبت بر او گذرد و در آنجا نیز متمتّع نگردد و نفس او حرکت نکند و میل تزویج ننماید یا آنکه بواسطه رفاقت جمعى با او در آن سفر از فرزند و غلام و وکیل و برادر ما بواسطه حضور جمع دیگر که عزّت و اعتبار او در نظر آن جماعت کم گردد و واجب باشد بر او بواسطه نذر یا عهد و محبّت بر أهل خود و میل بسوى او و صیانت از براى زن و از براى نفس خود نه از براى تحریم متعه بل بدین خداى عزّ و جلّ ترک آن عمل نماید آیا در ترک متعه او را وزر و اثم هست یا نه؟
جواب: مستحبّ است بر آن مرد که اطاعت حضرت ربّ العزّت در أمر متعه نماید تا زایل شود از او خلاف که آن در معصیت است و مرتکب متعه شود اگر در مدّت عمر یک مرتبه باشد.


احتجاج-ترجمه غفارى مازندرانى، ج‏4، ص: 321

<      1   2