سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اعتراض به تخلفات آشکار در انتخابات

باب، اولین پیغمبر صاحب توبه نامه!

جمعه 87/1/16 7:54 عصر| شبهه | دیدگاه

مژده ای دوستان که می گویند پس از 124000 پیغمبر، اینبار کسی خود را پیغمبر خدا بر اهل زمین خوانده است که او را علیمحمد باب فرزند یک پارچه فروش شیرازی می نامیدند.
در کمالات وی همین بس که نه تنها اولین پیغمبری است که ادعای ظهور الله در زمین (یعنی ظهور خودش) را نمود، که گوی سبقت از سایرین به سبب کتابت توبه نامه ای ربود. آری. توبه از پیغمبری خویش!! اسناد توبه باب از تمامی ادعاهای دروغینش نه فقط در کتب اسلام گرایان، که در کتب خود بهائی ها و بابی ها آنقدر آمده است که احتیاجی به دلیل ندارد. این هم از همان قسمت های تاریخ ننگینی است که قابل توجیه نیست.
علاوه بر آدرسهائی که از کتب مسلمی در جریان توبه باب به شما می دهم، آدرس عین این متن را در کتبی از خود بابی ها و بهائی ها که با این وجود ایشان را پیغمبر می دانند به شما می دهم.
ابتدا جریان توبه باب:
وقتی در مجالس مختلف مناظره با علیمحمد، علی رقم آسان بودن و بدیهی بودن برخی سوالات، اوج بی سوادی وی بر همگان آشکار گردید و باب با فضاحت بسیار به معذرت خواهی و سر افکندگی مجبور گردید، ارتداد وی بر همگان آشکار شد و علمای وقت حکم به ارتداد وی صادر و خواستار اعدام وی توسط مقامات وقت گردیدند. اگر چه وی را نوعی از مرتد دانستند که با توبه نیز حد وی ساقط نخواهد شد. در همین حال، عده ای از نزدیکان شاه، از او خواستند برای فرار از این مجازات، توبه نامه ای نوشته، مهر و امضا نماید و در آن از مقام همایونی شاه تقاضای عفو نماید.
وی نیز توبه نامه ای بدین متن تنظیم کرد:
" فداک روحی الحمدالله کما هو اهله و مستحقه که ظهورات فضل و رحمت خود را در هر حال بر کافه عباد خود شامل گردانیده. بحمدالله ثم الحمدلله که مثل آن حضرت را ینبوع رأفت و رحمت خود فرموده که به ظهور عطوفتش عفو از بندگان و تستر بر مجرمان و ترحم بر یاغیان فرموده. شهدالله من عنده که این بنده ضعیف را قصدی نیست که خلاف رضای خداوند عالم و اهل ولایت او باشد. اگر چه بنفسه وجودم ذنب صرف است ولی چون قلبم موفق به توحید خداوند جلّ ذکره و نبوت رسول او (ص) و ولایت اهل ولایت اوست و لسانم مقر بر کل ما نزل من عندالله است، امید رحمت او را دارم و مطلقاً خلاف رضای حق را نخواسته ام و اگر کلماتی که خلاف رضای او بوده از قلمم جاری شده، غرضم عصیان نبوده و در هر حال مستغفر و تائبم حضرت او را و این بنده را مطلق علمی نیست که منوط به ادعایی باشد، استغفرالله ربی و اتوب الیه من ان ینسب الی الامر و بعضی مناجات و کلمات که از لسان جاری شده دلیل بر هیچ امری نیست و مدعی نیابت خاصه حضرت حجت الله علیه السلام را محض ادعای مبطل و این بنده را چنین ادعایی نبوده و نه ادعای دیگر، مستدعی از الطاف حضرت شاهنشاهی و آن حضرت چنانست که این دعاگو را به الطاف و عنایات بساط رأفت و رحمت خود سرافراز فرمایند، والسلام»
اصل این توبه نامه با امضاء و مهر وی در موزه اسناد مجلس ایران موجود است و اهل فن و تاریخ نویسان مختلف بر صحت آن و نسبت آن به شخص باب صحه گذاشته اند، و حتی کمتر بابی یا بهائی پیدا شده که آنرا مردود شمارد. در کتابی که ابو الفضل گلپایگانی، نویسنده و مبلغ بهائی نگاشته است، عین همین متن را آورده است! اگر چه امروزه بهائیان مانند همیشه منکر همه چیز و همه کس می شوند و ممکن است منکر این توبه نامه نیز باشند ولی بزرگترین سند اصل آن است که هنوز موجود است. هوس دزدی هم به سر خیلی ها زده است تا این سند تاریخی را (به مانند کتب پر از غلط باب) از آن مکان به سرقت برده و سر به نیست کنند، ولی با کمال تاسف برای طرفداران این فرقه، باید عرض کنم که مدتی پیش به جهت مسائل امنیتی و به دلیل افزایش تهدیدها، این توبه نامه به گاو صندوق مطمئنی در آن مرکز منتقل شده و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی محافظت می شود.

منبع:http://www.iransohrab.ir/