سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اعتراض به تخلفات آشکار در انتخابات

کارت سوخت یا معضل اخلاقی فرهنگی (قسمت اول)حق مدار

پنج شنبه 87/1/15 2:53 عصر| نوشته حق مدار | دیدگاه

بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از کلی حرف و حدیث در راستای بهینه سازی مصرف سوخت یا جلوی ضرر و از هر کجا بگیری شاید تحریم بشی! و همچنین جلوگیری از قاچاق سوخت(که البته دست بعضی ...)کارت سوخت (نارس)پا به عرصه وجود گذاشت ،تا با اومدنش بتونه گوشه ای از مشکلات اقتصادی ما را حل کنی(زهی خیال باطل)و کمی از بودجه کلانی که صرف این قوت آهنی میشه کم کنه و آمارو ارقامهای مصرف و قاچاق رو پایین بیاره(البته روی کاغذ).
خوب بگذریم من از گفتن این مقدمه قصد بیان مطلبی رو داشتم ،می خواستم عرض کنم ما با این کار بزرگ(خیلی
بزرگ!@)که توی دنیا تک بود(به قول بر و بچ صدا و سیما یه کمم دولت)می خواستیم کشور و مردم رو از بحران اقتصادی نجات بدیم .ولی غافل از اینکه بعضی موقع آنتی ویروسها خودشون ومنبع و مولد یروس هستن ، خلاصه آنتی کارت ما هم با اون همه سرو صدا دست خالی نیاومد ،شاید از خودتون بپرسید مگه ویروسه این چی بود بابا این حقمدار (حق مدار کیه وای اونم به جمعه متخلصین اضافه شد همینو کم داشتیم)چیزای برای خودش می گه.
دلم براتون بگه همین کارت نجات که تا مدتی نقل و نبات هر محفل و نوشته ای ؛ مهمونی ؛ پیامکی (همون sms قدیمی خودمون) شده بود دیری نپایید که شد آتش بیاره معرکه! چه آتشی؟
الان آتششم می گم که از صدتا ویروس بدتر بود ، از اون روز تا حالا در هر باجه پستی که سر می زنی ؛ هر جا که می رید مهمونی ، توی پمپ بنزینا خلاصه بیشتر جاها این نوای آهنگین مردم عزیزمون می شنوی که می گن :اصغر آقا کارتی که ما به شما دادیم سالم بودش دیروز که رفتم بنزین بزنم دستگاه نوشته بود (بضی از اون کلاس بالاها یا بقول دوستان فرنگیمون high clasha روش هک شده بود)کارت سوخت شما در لیست سی آی ای قرار دارد یا مثل این مورد که توی کارت من 400 تا بوده ولی الان 150 تا هستش خانم اکبری شما مگه چند تا زدید(توی دلش ؛بیشتر اوقاتم بیرونه دلش خدا بگم چکارت کنه صدتا بدو بیراه که بار هم می کنن)بعدشم با اخم و تخم از هم جدا می شن و همچنین استرس و بارهای منفی روانی که بر مردم بی بحران عزیز عارض شده خیلی معضلات اخلاقی و فرهنگی دیگه که توی این مقال نمی گنجه ( متنوی چند من ) و قص الی هذا....
البته جناب حقمدار پا رو حقم نذاریدهمین آدمهای که بعضی اوقات اینطوری با دوست و همسایه و قوم و خویش برخورد می کنن گاهی(النادرو کالمعدوم:خودتون معنیش کنید چه معنی داره همش من بگم) دیده شده که سهمیه هاشونو بهم قرض می دن و حس انساندوستیشون گل می کنه واین از جاهای خوب قصه هست خوب دلم می خواست در این رابطه بیشتر بنویسم ولی چه کنم که خسته شدم ادامه مقاله برا روزهای دیگه من سعی می کنم مقالاتم توی وبلاگم (
www.40chele.parsiblog.com)در قسمت نوشته حق مدار بزارم امیدوارم استفاده کنید اگه کمی کاستی هستش که هست به من ایمیل بزنید یا اینکه نظر بزارید(نظر نزنیدا)