سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اعتراض به تخلفات آشکار در انتخابات

معراج پیامبر(ص) بنظر اهل حق‏

سه شنبه 87/1/13 11:44 عصر| فرهنگ و اندیشه | دیدگاه

ترجمه رهنما، ج‏2، ص: 483
اما معراج بنظر اهل حق‏
اهل حق یا اهل السر که (بآنها على اللهى نیز میگویند) نغمه بسیار جذابى در راه عشق بمولاى متقیان على امیر مؤمنان علیه السلام دارند که در شرح معراج پیامبر اکرم، به غلو، او را در یکایک از هفت آسمان بگونه‏هاى بسیار لطیف و شاعرانه‏اى همراه پیامبر آورده‏اند.


اهل حق مانند دگر تیره‏هاى بزرگ عرفان و اهل تصوف هیچوقت نخواسته‏اند که ذکر دل و طرز آداب و سنن فرقه خود را بر ملا نمایند. در تذکرة العلا که در مجموعه اول متن انتشار یافته در صفحات نخستین آن چنین دیده میشود:
«هر کس که این کتاب را میخواند نباید آنرا براى نادانان فاش کند زیرا که این، رازى است مگو.»
فرقه اهل حق در ایران و مخصوصا در کردستان منتشرند. این فرقه شاخه‏هاى خود را در عراق و ترکیه و پاکستان و هند و افغانستان گسترده است. کتابهاى مذهبى آنها بیشتر بزبان گورانى است که گاهى با جمله‏هاى کردى درآمیخته است.
محققان خارجى، مخصوصا مینورسکى، و از ایرانیان دکتر مکرى تحقیقات جالب در باره این فرقه بعمل آورده‏اند.
فرقه اهل حق، سفر معراج پیامبر اکرم را چنان با خیالات عشق‏آمیز خود بعلى (ع) در آمیخته‏اند که بقول آنها، پیامبر در هفت آسمان بهر جا که نگاه میکرد على را در نورى میدید و داستان سیبى که در آسمانها، نیمى از آن، به پیامبر داده شد و نیم دیگر آنرا پیامبر هنگام بازگشت از معراج در دست على دید با شرح و بسط خیال‏انگیزى در کتابهاى منسوب بدین فرقه دیده میشود که ما از نقل آنها بجهاتى معذوریم و خوانندگان خود میتوانند به دائرة المعارف اسلامى و به کتاب (راز مگو و سنگ سیاه) تألیف آقاى دکتر مکرى رجوع کنند. [24]
شعرا و عارفان ایرانى در موضوع معراج بگونه‏هاى مختلف داد سخن داده‏اند.
عطار گفته است:
یک براق ار نور حق آورده بود در میان صد هزاران پرده بود.

و مولاناى با عظمت که در پرواز روحى بلند فکرى او، کسى را پروبالى چنان پر نیرو نباشد معراج را چنین وصف کرده است:
قرب نز پائین به بالا جستن است قرب حق از حبس «هستى» رستن است‏

«نیست» را چه جاى بالاى است و زیر «نیست» رانى «زود» و نه «دور» و نه «دیر»

کارگاه صنع حق در «نیستى» است غرّه «هستى» چه داند «نیست» چیست؟
و شیخ اجل سعدى از زبان جبرئیل خطاب به رسول (ع) مى‏گوید:
__________________________________________________
(24)-.:..
ترجمه رهنما، ج‏2، ص: 484
بگفتا فراتر مجالم نماند بماندم، که نیروى بالم نماند
ولى شاعر دیگرى که شرح معراج را مافوق نیروى ادراک و بیان خود مى‏بیند این ناتوانى خود را چنین شرح میدهد:
عقل درین واقعه حاشا کند. عشق نه حاشا که تماشا کند