به سوی حقیقت

زمین گهواره موجودات ، پس قدر نعمت را بدانیم

دوشنبه 87/9/11 1:4 صبح| | دیدگاه

الذى جعل الارض مهدا و جعل لکم فیها سبلا لعلکم تهتدون . (13)

(خدائى که براى شما زمین را محل آرامش قرار داد و در آن راههایى قرار داد، باشد تا هدایت شوید.)

همه ما کم و بیش شاهد پرورش برادران و خواهران خود در گهواره خانگى توسط دستها پر مهر و محبت است تا جایى که احساس بهترین آرامش را در گهواره دارد و به خواب مى رود. خداوند کره خاکى را همانند گهواره اى مى داند که در حال حرکت و چرخش به دور خود و خوشید، آرامش را براى ساکنان این گهواره عظیم به همراه دارد.

یکى از نعمات الهى که بهتر به آن توجه مى شود گهواره زمین است که در حال چرخش به دور محور خود و خورشید است و این در حالى است که موجودات در دل این گهواره عظیم با کمال آرامش و آسایش به حیات خویش ادامه مى دهند و هیچ احساس اضطراب در آنان مشاهده نمى شود و خداوند این کره خاکى را از هرگونه اعوجاج و انحراف محفوظ داشت . انسان در این زمین پهناور زندگى مى کند و فارغ از هر گونه تفکر پیرامون چرخش زمین حرکت این کره خاکى به دور خورشید و خطرات آسمانى نسبت به زمین ، با احساس آرامش کامل ، همچون کودک در گهواره ، شب را با استراحت به صبح مى رساند بدون آنکه لحظه اى را به تفکر و تدبر در آفاق بنشینید تا شاید افق دیدش نسبت به جهان هستى به سمت و سویى سوق داده شود که او را به خالق هستى رهنمون گرداند.

کره زمین داراى 5 نوع حرکت است

کره زمین داراى پنج نوع حرکت است ، اگر چه انسان آن را ساکن مى بیند:

1- حرکت چرخشى زمین به دور محور خودش که شبانه روز بوجود مى آید.

2- حرکت انتقالى زمین به دور خورشید که سال را بوجود مى آورد

3- حرکت تقدیمى و نوسانى محور زمین

4- حرکت زمین و خورشید و سایر سیارات در جهت ستاره نسر واقع وگاvega

5- حرکت زمین و میلیاردها ستاره حول مرکز کهکشان راه شیرى و...

کره زمین این گهواره به ظاهر آرام داراى پنج نوع حرکت است که شاید الان هم بسیارى از مردم باور نمى کنند که همگان با همه ادعایشان در داخل یک توپى با پنج نوع حرکت در هوا معلقند.

ادعاى برونو و گالیله پیرامون حرکت زمین و محاکمه آنان

الم نجعل الارض مهادا آیا ما زمین را گهواره آسایش قرار ندادیم . (14)

کپرنیک و برونو معتقد بودند که زمین داراى حرکت است . ولى اهل کلیساها مخالفت مى کردند و برونو را به خاطر ادعاى او بطور زنده زنده در آتش ‍ سوزاندند. و سپس گالیله آمد که همین ادعا را تکرار کرد و او را به دادگاه احضار کردند و گالیله بخاطر اینکه به سرنوشت برونو گرفتار نشود توبه کرد.

وقتى در سال 1610 میلادى موفق به ساختن تلسکوپ شدند حقائقى از عوالم وجود کشف شد و ثابت شد که زمین در حال حرکت است اگر چه انسان این حرکت را احساس نمى کند.

قرآن کریم هم در چندین سوره به این حقیقت اشاره مى کند که زمین مانند گهواره است و در حال حرکت و چرخش است و انسانها در این گهواره عظیم در آسایش و آرامش کامل زندگى مى کنند.

کره زمین بدون ستون آفریده شد

و انشاء الارض فامسکه ا من غیر اشتغال . (15)

(و خداوند زمین را خلق کرد بدون اینکه مشغول باشد آن را نگه داشت .) یکى از عجائب آفرینش آسمانها و زمین حرکات و چرخش سیارات و ستارگان و زمین است در حالى که در فضاى بیکران معلقند بدون آنکه ستونهایى وجود داشته باشد و بجاى ستونها چیز ظریفتر و زیباترى را آفرید که نیروى جاذبه نام گرفت . و با این نیروى عظیم جاذبه است که همه کهکشانها و سیارات و ستارگان عالم وجود و کره زمین به حرکات و چرخش ‍ خود ادامه مى دهند بدون آنکه مزاحمتى براى همدیگر ایجاد کنند و آنها را از هرگونه سقوط و متلاشى شدن حفظ مى کند.

این جاذبه زمین را در نقطه معینى و با فاصله مشخصى از خورشید و ماه قرار داده است که اگر مقدار اندکى به خورشید نزدیکتر مى شود آتش مى گرفت و مى سوخت و همینطور اگر کمى از خورشید دورتر مى شد همه زمین را یخ و سرما فرا مى گرفت و هیچ اثرى از حیات باقى نمى ماند.

خداوند با نظم خاصى زمین را در مدار خود قرار داد که بر محور خود هر 24 ساعت یک بار مى چرخد تا شبانه روز پدیدار شود و هر یک سال یک بار به دور کره خورشید مى چرخد.

در قرآن آمده است لایشغله شاءن عن شاءن

(هیچ کارى خداوند را از کار دیگر باز نخواهد داشت .)(16)

زمین بى آنکه داراى پایه و ستونى باشد در مدار خود قرار داده شد بدون آنکه براى این کار عظیم ، نیروئى صرف شود و یا کارهاى دیگرى ، خداوند را از آن باز دارد و یا غفلتى ایجاد گردد.

چون غفلت و اشتغال و فراموشى از عوارضى هستند که بر اجسام همچون انسان عارض خواهند شد و خداوند جسم نیست لذا عارى از اینگونه عوارض است . انسان اگر بخواهد چیزى را اختراع کند و بسازد و یا حرفى را بزند، کارهاى دیگر را باید کنار بگذارد و در یک زمان و مکان نمى تواند چندین کار را با هم انجام دهد. مثلا اگر مشغول حل مسائل ریاضى است در همان زمان نمى تواند به چیز دیگرى فکر کند و یا به عمل دیگرى دست بزند ولى آیه مذکور مى فرماید خداوند در حالى که زمین را خلق مى کرد مى توانست مخلوقات دیگرى را هم داشته باشد و هیچ فعلى خداوند را در زمانى که اراده فعلى را داشته باشد مشغول نخواهد ساخت بر خلاف انسان که در زمان واحد هرگز نمى تواند به دو چیز فکر کند یا به چند عمل دست بزند.

و رفعها بغیر دعائم

(و بدون ستونها زمین را بلند کرده است ).

على علیه السلام مى فرماید: خداوند زمین را در فضا بر افراشته است بدون آنکه ستونهایى براى زمین قرار داده باشد بلکه در فضاى پهناور آسمان ، متعلق شده است . و از این جمله على علیه السلام فهمیده مى شود که زمین کروى شکل است چون اگر مسطح بود فقط یک قسمت زمین در فضا قرار مى گرفت و حال ثابت شد که زمین کروى است و قاره هایى مانند آمریکاى شمالى و آمریکاى جنوبى در قسمت پایین زمین قرار دارند و کل این کره خاکى در فضا معلق است .

و حصنها من الاود و الاعوجاج . (17)

(و زمین را از نوع کجى و اعوجاج دور داشت )

خداوند زمین را در جاى امن و محفوظى قرار داد و آن را حفظ کرد به طورى که هرگز بر اثر چرخش متلاشى نخواهد شد. و نیروى گریز از مرکز آن را از محور خودش دور نخواهد کرد.

و منعها من التهافث و الانفراج . (18)

(و زمین را از افتادن و شکافته شدن باز داشت )

کره زمین به حالت کروى بودن خود باقى خواهد ماند و هیچ شکاف و انفراجى در زمین پیدا نخواهد شد. و خداوند به وسیله نیروى جاذبه زمین را از هر نوع پارگى و سقوط محفوظ داشت و این از هیچ قدرتى امکان پذیر نیست مگر قدرت لایزال الهى که بر همه کائنات و هستى سایه افکنده است .

میدان مغناطیسى در زمین

کره زمین توسط یک میدان مغناطیسى احاطه شده است که نیروى آن به اطراف زمین نیز امتداد دارد. منشاء میدان مغناطیسى زمین نامعلوم است . میدان مغناطیسى زمین نتیجه چرخش آرام جسمى جامد از آهن و نیکل است که در درون زمین قرار دارد. البته بعضى هم معتقدند که وجود نوعى دینامو حرکات همرفتى در داخل زمین موجب میدان مغناطیسى است . و این در حالى است که اگر گرماى جسمى از حدود 500 درجه بگذرد، خاصیت مغناطیسى آن از بین مى رود. و در عمق 30 کیلومترى زمین به چنین دمایى مى رسیم . عقربه قطب نما تحت تاءثیر نیروى مغناطیسى زمین در جهت مشخصى قرار مى گیرد. و الان استفاده هاى بسیارى از قطب نما مى شود. (19)

در آفرینش کوهها

و القى فى الارض رواسى ان تمید بکم و انهارا و سبلا لعلکم تهتدون .(20)

(و نیز کوههاى بزرگ را بر زمین بنهاد تا از حیوانى و اضطراب برهید و نهرها جارى کرد و راهها پدیدار ساخت تا مگر هدایت شوید.)

اگر خلقت کوهها نمى بود چرخش زمین دچار اضطراب مى شود و سرعت بى حد چرخش زمین به دور محور خودش و به دور کره خورشید باعث حیران و اضطراب ساکنان این کره خاکى مى شد. ولى وجود کوهها همچون میخى محکم در زمین جلوى هرگونه لغزش و دگرگونى چرخش آن را گرفته است . علاوه بر این فلسفه مهم آفرینش کوهها، جارى شدن نهرها و چشمه ها از دیگر فوائد این پدیده است .

کوهها به عنوان میخهاى جارى

ارسى اوتادها (میخهاى زمین را محکم نمود).

همانطور که در خلقت بدن انسان را که شامل گوشت و پوست و غضروف و چربى است نگه بدارد، کره زمین نیز داراى استخوان بندى خاص خود است که همان کوهها و قله هاى سر به فلک کشیده اى مى باشند که مانع از متلاشى شدن زمین خواهند بود. کوهها همانند میخهائى محکم و استوار که پوسته زمین را از شکافتن محفوظ نگه مى دارد. و اگر نبود خلقت کوهها هر آینه مواد مذاب زیر زمینى به پوسته زمین مى آمد و باعث آتش فشانهاى متعدد و خطرناکى مى شد.

در روایتى از معصومین علیه السلام نقل شده است همانطور که سر میخ بر روى چوب مشخص است و خود میخ در داخل چوب فرو رفته است و انسان فقط سر میخ را مى بیند نه خود میخ را، کوهها هم به منزله سر میخ هستند که خود و ریشه هاى آن در دل زمین فرو رفته اند تا زمین را از متلاشى شدن حفظ نمایند لذا انسان به عظمت این خلقت پى خواهد برد. که کوههاى با این همه ارتفاع بلند همانند اورست و دماوند و... به عنوان سر میخهاى زمین هستند، پس خود کوهها باید بسیار بلندتر و عظیم تر باشند که در داخل زمین فرو رفته اند. آرى اگر انسان کمى پیرامون خلقت کوهها تفکر کند به خلق حکیم پى خواهد بود. اگر چه انسانهاى غافل بر روى کوهها راه مى روند و کوه پیمایى مى کنند ولى هیچ درسى از کوهها نمى گیرند. و این در حالى است که کوهها با انسان سخن مى گویند.

13- سوره زخرف ، آیه 10.

14- سوره نباء آیه 6.

15- نهج البلاغه خطبه 228.

16- نهج البلاغه خطبه 228.

17- نهج البلاغه خطبه 228.

18- نهج البلاغه خطبه 186.

19-اصول و مبانى جغرافیاى ریاضى .

20- سوره نحل آیه 15.