سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اعتراض به تخلفات آشکار در انتخابات

بیان معجزه بودن قرآن و وجوه اعجاز آن‏ (قسمت سوم)

پنج شنبه 88/1/20 12:48 صبح| | دیدگاه

1- این موضوع امروز در نوع ممالک متمدنه متداول است، دوره بدوره مجالسى تشکیل و نمایندگانى انتخاب و درباره موضوعات مختلفه قوانینى وضع مینمایند دوره دیگر بمفاسد و مضار آن قانون یا نقص آن و یا تعارض آن با قوانین دیگر برخورد نموده آن را نقض و قانون دیگرى وضع میکنند و چه بسا قانونى را چند مرتبه وضع و نقض و جرح و تعدیل مینمایند

                        أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 50

، بیچارگیها، جنگها، خونریزیها، اضطراب و وحشتها و هزاران مفاسد دیگر از میان جامعه رخت بربسته، سعادت، صمیمیت، اتحاد، یگانگى، اخوت، برادرى برابرى، مودّت، رحم، عاطفه و بالجملة همه خوبیها و محاسن جایگزین آنها خواهند شد ضمنا براى مزید بصیرت خوب است قوانین تورات و انجیل رائج را مطالعه و با قوانین قرآن مقایسه کنید (اگر چه قابل مقایسه نیست) تا بتحریف و سستى این کتابها واقف شده و اهمیّت و عظمت احکام قرآن آشکاراتر گردد و مادر کلم الطیّب مقدارى از آنها را نقل کرده هر که بخواهد بآنجا مراجعه کند «1» چهارم از جهت دستورات اخلاقى: محیطى که پیغمبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم در آن نشو و نما کرده و بحد رشد و سپس بمرتبه نبوت و رسالت رسید از هر گونه فضائل انسانى و کمالات نفسانى خالى و همه اخلاق رذیله و صفات بهیمى، سبعى و شیطانى در آنجا حکمفرما بود. کبر، نخوت، خودپسندى، خیانت، دروغ، دزدى، قتل، غارت، بى‏عفتى، زنا، قمار، کینه‏توزى، ظلم، بى‏انصافى، میگسارى و صدها مفاسد دیگر در میان آنها شیوع داشت و تواضع، فروتنى، امانت، راستى، رحم، عاطفت، عفت، پاکدامنى، انصاف، مروت، عدالت، احسان و دیگر صفات نیک رخت بربسته بودند، در چنین محیطى پیغمبر اسلام بوسیله قرآن جامعه را به پیراسته شدن از صفات زشت و آراسته شدن بصفات نیک دعوت فرمود. یک جا میفرماید إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى‏ وَ یَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ «2» و در جاى‏

دیگر میفرماید وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً، الى آخر الآیات «1» و جاى دیگر میفرماید وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً، الى آخر الآیات «2» و غیر اینها از آیات دیگر که در سوره‏هاى مختلف قرآن است و کمتر سوره‏اى در قرآن وجود دارد که خالى از دستورات اخلاقى باشد حتى قصص قرآنى نتیجه آنها منتهى به تخلق باخلاق نیکان و اجتناب از عادات بدان میگردد بلکه هدف قرآن و علّت بعثت پیغمبر اسلام تتمیم مکارم اخلاق و تأسیس کارخانه آدم‏سازى و افتتاح مکتب اخلاقى بوده که میفرماید

 

__________________________________________________

1- مجلد اول صفحه 315- 322

2- سوره نحل آیه 92 (بدرستى که خدا امر میکند بعدالت و نیکى و اداء حقوق خویشاوندان و نهى میکند از کارهاى قبیح و زشت و تجاوز بحقوق دیگران، شما را پند میدهد شاید متذکر شوید [.....]

                        أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 51

 

«بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق»

و مکتبى را که قرآن تأسیس فرمود مانند بعض مکاتب فلاسفه مکتب تئورى و فرض نبوده بلکه مکتب عمل و تحقق دادن باخلاق حسنه و ملکات فاضله و صفات شایسته در خارج بوده و بمفهوم خالى از مصداق اهمیتى نداده و از همین جهت در مدت کمى توانست مردانى را تربیت کند که از لحاظ اخلاق و برادرى و برابرى، گذشت و صمیمیّت و سایر صفات برجسته موجب حیرت جهانیان و واقعا در خور ستایش و ثنا باشند و در خود قرآن در توصیف آنان میفرماید وَ الَّذِینَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِیمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ یُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «3»

__________________________________________________

1- سوره اسرى آیه 23- 38 (پروردگار تو حکم میکند که غیر او را عبادت نکنید و بپدر و مادر احسان نمائید)

2- سوره فرقان آیه 64- (بندگان خدا کسانى هستند که فروتن بر روى زمین راه میروند و هر گاه نادانان با آنها سخن گویند بکلام مسالمت‏آمیز پاسخ دهند)

3- سوره حشر آیه 9

                        أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 52

و بالجملة اگر کسى بدقّت در دستورات اخلاقى قرآن بنگرد و سپس تأثیر شگفت‏آورى را که این دستورات در مسلمین صدر اول بخشید بررسى و مطالعه نماید اذعان و اعتراف میکند که این کتاب از جانب خداوند حکیم و مربّى و پروردگار جهانیان است که تربیت تکوینى و تشریعى آنان لایق بشأن او است پنجم از جهت تاریخ: مقصود از جنبه تاریخى قرآن تنها ذکر قصه‏هاى انبیاء گذشته و امّتهاى سابقه نیست بلکه از اینجهت است که قصّه‏هایى را که قرآن ذکر میکند اغلب آنها در تورات و کتب عهد قدیم بوده در حالى که مشتمل بر کفریات و افترائات بساحت مقدّس انبیاء و امور خلاف عقل نسبت بذات پاک پروردگار است ولى قرآن مجید قصص مذکور را ببهترین وجه و مصون از اینگونه افترائات و مطالب ناروا ذکر فرموده، و با توجه به اینکه قبل از نزول قرآن خبرى از قصه‏هاى انبیاء سلف و امتهاى گذشته جز در کتب و افواه یهود و نصارى نبوده و هر گاه رسول اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم از آنها اخذ فرموده بود باید مشتمل بر همان خرافات و افترائات بلکه بدتر از آنها باشد، هر صاحب خردى حکم میکند که منبع اخذ قران جز از ناحیه وحى پروردگار نبوده و ساخته و پرداخته بشر نیست و ما بطور اختصار قسمتى از قصص توراة را ذکر نموده و مقایسه آنها را با قصص قرآن بعهده خواننده‏گان میگذاریم: